پورتال سرگرمی و فروشگاهی شپش

خرید اینترنتی اس ام اس فروشگاه اینترنتی عکس جوک ترول

پورتال سرگرمی و فروشگاهی شپش

خرید اینترنتی اس ام اس فروشگاه اینترنتی عکس جوک ترول

اشعار حافظ


اشعار حافظ


گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب


اشعار حافظ


گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار

خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب


اشعار حافظ


خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب


اشعار حافظ


ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست

خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب


اشعار حافظ


می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب


اشعار حافظ


بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت

گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب


اشعار حافظ


گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو

در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب


اشعار حافظ


گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند

دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

اشعار حافظ

اشعار حافظ

اشعار حافظ


اشعار حافظ


رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست


اشعار حافظ


به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست


اشعار حافظ


دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست


اشعار حافظ


علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن

که این مفرح یاقوت در خزانه توست


اشعار حافظ


به تن مقصرم از دولت ملازمتت

ولی خلاصه جان خاک آستانه توست


اشعار حافظ


من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی

در خزانه به مهر تو و نشانه توست


اشعار حافظ


تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که توسنی چو فلک رام تازیانه توست


اشعار حافظ


چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز

از این حیل که در انبانه بهانه توست


اشعار حافظ


سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد

که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست

اشعار حافظ


اشعار حافظ

اشعار جالب حافظ


اشعار جالب حافظ


روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست


اشعار جالب حافظ


نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست


اشعار جالب حافظ


چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست



اشعار جالب حافظ


باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست


اشعار جالب حافظ


ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

آن که او عالم سر است بدین حال گواست


اشعار جالب حافظ


فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست


اشعار جالب حافظ


چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

باده از خون رزان است نه از خون شماست


اشعار جالب حافظ


این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست


اشعار حافظ

اشعار جالب حافظ